جدول جو
جدول جو

معنی تش کلین - جستجوی لغت در جدول جو

تش کلین
خاکستر آتش، بخت و طالع، نوعی نفرین
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ کَ)
ده مخروبه ای است از بخش اترک شهرستان گنبدقابوس که در 6هزارگزی شمال داشلی برون و بر کنار رود خانه اترک، نزدیک مرز ایران و شوروی سابق قرار دارد. قبل از وقایع شهریور عده ای در آنجا ساکن بودند و فعلاً در نواحی مختلف دشت متفرقند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
جمع مشکل، دیساکان کرپ دهندگان جمع مشکل در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع مشکل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جلوی آتش، کنار آتشی
فرهنگ گویش مازندرانی
لانه خارپشت
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش بازی
فرهنگ گویش مازندرانی
ظرف بزرگ و مسین که جهت گرم داشتن آن پیوسته در کنار آتش قرار
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش گاه، اجاق، بار گذاشتن غذا بر روی اجاق گلی، اجاق و متعلقات آن
فرهنگ گویش مازندرانی
گل آتش، اخگر
فرهنگ گویش مازندرانی
هیزمی که یک سرش آتش گرفته باشد
فرهنگ گویش مازندرانی